اول معنای تفسیر و تاویل و جری و تطبیق رو ببینیم.
تفسیر» از ریشه فَسَرَ الأَمْرَ» به معناى أوْضحه و کشف عنه (آشکار نمودن) گرفته شده، از این رو در تعریف تفسیر گفته اند: تفسیر برگرفتنِ نقاب از چهره اَلفاظِ مشکله است. همچنین تأویل»، از ریشه اَوْل» گرفته شده، لذا تأویل به معنى اِرجاع دادن مى باشد، و زمانی به کار مى رود که گفتار یا کردارى مایه شبهه، و یا موجب حیرت و سرگردانى شده باشد. لذا تأویل گر در جهت رفع شبهه اقدام نموده، ظاهر شبهه انگیزِ آن گفتار یا کردار را به جایگاه اصلى خود (وجه صحیح آن) باز مى گرداند.


جَرْی‌ و انطباق‌ (تطبیق‌)، اصطلاحی‌ در دانش‌ تفسیر برگرفته‌ از روایات‌ امامان‌ شیعه‌. جَرْی‌» در لغت‌ به‌ معنای‌ جریان‌ داشتن‌ و جاری‌ شدن‌ است‌ (ابن‌فارس‌؛ ابن‌منظور، ذیل‌ مادّه‌) و به‌ عنوان‌ اصطلاحی‌ قرآنی‌، نخستین‌بار در تفسیرالمیزان‌ به‌ کار رفته‌ است‌.این‌ اصطلاح‌، برگرفته‌ از نصوص‌ و روایاتی‌ است‌ که‌ در زمینه ‌ همگانی‌ و همیشگی‌ بودن‌ آیات‌ قرآن‌ وارد شده‌ و تعبیر جَرْی‌ در آنها به‌ کار رفته‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به صفار قمی‌، ص‌ 196؛ عیاشی‌، ج‌ 1، ص‌ 85؛ نیز رجوع کنید به طباطبائی‌، 1390ـ 1394، ج‌ 1، ص‌ 42، ج‌ 3، ص‌ 73). اصطلاحِ جَرْی‌ بدین‌ معناست‌ که‌ گستره ‌ شمول‌ قرآن‌ از نظر انطباق‌ بر مصادیق‌، بسیار وسیع‌ است‌ و به‌ موارد نزول‌ آیات‌ اختصاص‌ ندارد، بلکه‌ در هر موردی‌ که‌ با مورد نزول‌ از نظر ملاک‌ و مناط‌ یکسان‌ باشد، جاری‌ می‌شود. لذا بنیاد و پیشینه ‌ این‌ اصطلاح‌ را می‌توان‌ حتی‌ در این‌ تعبیر مفسران‌ و اصولیان‌ شیعه‌ و اهل‌سنّت‌ یافت‌ که‌ عمومیت‌ الفاظ‌ را بر سبب‌ خاص‌ نزول‌ آیه‌ مقدّم‌ می‌دانند ( رجوع کند به طباطبائی‌، 1390ـ 1394، ج‌ 1، ص‌ 42؛ اوسی‌، ص‌ 2؛ نیز رجوع کنید به طباطبائی‌، 1350 ش‌، ص‌ 42). بر این‌ اساس‌ جَرْی‌، همانند کاربرد متداول‌ مَثَلها، منطبق‌ ساختن‌ آیه‌ بر بعضی‌ از مصادیق‌ خارج‌ از موردِ نزول‌ است‌ (طباطبائی‌، 1390ـ1394، ج‌ 3، ص‌ 67؛ اوسی‌، ص‌ 219)

اول از همه ایات رو انسان به خودش تطبیق دهد.
مثلا تا می گن منافق به ذهنمون خارج نشینان طاغوتی نیاد. شاید من هم درجاتی از نفاق داشته باشم.
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا
 همانا منافقان با خدا مکر و حیله میکنند در حالی که خداوند (به کیفر عملشان) با آنان مکر میکند. و هرگاه به نماز برخیزند با کسالت برخیزند، آن هم برای خودنمایی به مردم و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند.
سوره النساء آیه 142

مثلا از نشانه های نفاق نماز با کسالت هست. از نشانه های نفاق ذکر قلیل هست. ذکر قلیل مثلا تمام روز مشغول دنیا بودن و فقط موقع نماز یاد خدا کردن، آن هم بدون حضور قلب درست و حسابی‌. در حالی برای رهایی از حالت نفاق باید ذکر کثیر داشت. (مراقبه)
یا مثلا نمونه ذکر قلیل در علم روانشانسی به جای قرآن و معراج السعاده و بریم سراغ فلان غربگرا
در ت به جای سوره ممتحنه و .بریم سراغ چرچیل و
 در سلوک به جای ایت الله قاضی و ملاحسینقلی همدانی بریم سراغ بودا و یوگا و
 در انقلاب به جای رفتن سراغ انقلاب موسی ع و پیامبر ص  و .بریم سراغ انقلاب فرانسه و
اینها همه یعنی ذکر قلیل.
ذکر کثیر یعنی ریختن معارف در همه ابعاد و حوادث زندگی. ذکر قلیل یعنی معارف فقط به درد گوشه عزلت و اینها می خورد.

البته عبرت گرفتن و بررسی علوم مختلف از شرق و غرب اشکال نداره اما برای کسی که میزان دستش هست یعنی با قرآن و حدیث و . قوی شده بعد برود ان علوم دیگر را بررسی کند، جواب دهد و
ذهن خالی برود سراغ غرب، غربگرا می شه برود سراغ شرق، شرقگرا می شه. در حالی که ما می گیم نه غربی و نه شرقی.
باید ذهن پر باشد از معارف بعدش غرب و شرق را بررسی کنیم. حتی سراغ علوم فنی و مهندسی و را هم با ذهن پر باید رفت که به علت و معلول از جنس بیگ بنگ نرسیم. به علت و معلول از جنس حرکت جوهری ملاصدرا برسیم.
وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِینَ
 و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی، شاهدی بر آنان از خودشان برانگیزیم و تو را بر آنان گواه آوریم و بر تو این کتاب را نازل کردیم که روشنگر هر چیز است و مایه ی هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است
سوره النحل آیه 89
 
نکته چهار تفسیر نور: قرآن کتابی جامع برای بیان همه نیازهای جامعه است تبیاناً لکلّ شیء
 
اما یک عده هستند این رو قبول ندارند وقتی می گیم فلان پروفسور گفته، می گن به به و چه چه. وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ.
وقتی می گیم بهترش رو قرآن و حدیث گفته اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ می گن برو بابا ولمون کن.
وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ
 و هرگاه خداوند به تنهایی یاد شود، دلهای کسانی که به آخرت ایمان ندارند متنفّر میشود، ولی هرگاه از غیر او یاد شود، بیدرنگ شادمان میشوند.
سوره امر آیه 45


اما بحث اصلی.
 بحث در حدیث زیر هست. تفسیر المیزان ج ۵ص۷:
امت اسلام شبیه ترین امت ها به بنی اسرائیل است ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) نیز فرموده است : (( بنی اسرائیل داخل سوراخ هیچ سوسماری نشدند مگر آن که شما نیز داخل آن خواهید شد ))

حالا بنشینیم انقلاب حضرت موسی ع را بررسی کنیم تطبیق دهیم به انقلاب خودمان و نقاط ضعف و راه حل را در بیاریم.
من چند تطبیق می دهم که از نگاه خودم هست. ممکنه نگاه های دیگری هم باشد در کنارش. و البته نگاه های غلط هم هست.


توضیح زیر قبلا ذیل ایه ۷۸ نساء در مطالب قبل گفته شد. اما تکرار می کنم ذیل آیه ۱۳۱ اعراف.
که تکرار در سلوک برای نشاندن در قلب لازمه. سالک از تکرار و مرور معارف خسته نمی شود. چون معارف زبانی به درد نمی خورد معارف باید قلبی بشود.

مشکل که پیش می اد می گن این مال است، مال نظامه، مال رهبری، مال حزب اللهی و بسیج و . است
گشایش پیش می اد می گن ببین این مال تعامل با غربه یا اینو پایه هاش رو شاه گذاشت و .
گرفتاری پیش می اد. اما برای چی؟لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ.

وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِینَ وَنَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ
 و ما نزدیکان فرعون (و قوم او) را به خشکسالی و کمبود میوه ها گرفتار کردیم، شاید متذکر گردند
سوره اعراف آیه 130
به تنها دلیلی که توجه نمی کنیم. لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ. همه اش دنبال یک مقصر خاص و اشکالات مدیریتی و هستیم. باشه. دنبال آن ها هم باش. علت های ظاهری را پیگیر باش اما علت باطنی و اصلی لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ را هم پی بگیریم.

فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَٰذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ
 (اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلکه) هنگامی که نیکی (و نعمت) به آنها میرسید، میگفتند: بخاطر خود ماست ولی موقعی که بدی (و بلا) به آنها میرسید، میگفتند: از شومی موسی و کسان اوست آگاه باشید سرچشمه همه اینها، نزد خداست؛ ولی بیشتر آنها نمیدانند
سوره اعراف آیه 131
 تفسیر المیزان:
حال یا به زبان حالشان و یا با زبان ظاهرشان و این اقوال و اعتراض ها از فردی مسلمان ، نوظهور نیست ، برای اینکه موسی (علیه السلام ) هم با اعتراض هائی نظیر آن از ناحیه بنی اسرائیل روبرو شده بود و قرآن کریم آن را چنین حکایت می کند: (( فاذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه و ان تصبهم سیئه یطیروا بموسی و من معه الا انما طائرهم عند الله و لکن اکثرهم لا یعلمون )) ، و این منطق غلط، از سایر امت ها در مورد پیامبرانشان نیز روایت شده ، پس امت اسلام هم در پیمودن این روش نادرست و رفتار غلط با پیامبرشان از سایر امت ها کوتاه نیامدند و قرآن کریم هم درباره تشابه همه امت ها فرموده : (( تشابهت قلوبهم )) .
و امت اسلام شبیه ترین امت ها به بنی اسرائیل است ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) نیز فرموده است : (( بنی اسرائیل داخل سوراخ هیچ سوسماری نشدند مگر آن که شما نیز داخل آن خواهید شد )) .پایان.


مشکلات انقلاب حضرت موسی ع مشکلات انقلاب ما هم هست. برای همین در جای جای قرآن داستان حضرت موسی ع امده است.

#############

ادامه مطلب

معنای ذکر کثیر و درس گرفتن از انقلاب حضرت موسی ع

انقلاب ,سراغ ,موسی ,قرآن ,تفسیر ,معارف ,بریم سراغ ,حضرت موسی ,وَإِذَا ذُکِرَ ,رجوع کنید ,انقلاب حضرت ,آنها میرسید، میگفتند ,وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ ,طباطبائی‌، 1390ـ 1394،
مشخصات
آخرین جستجو ها